نویسه جدید وبلاگ

مطلب جدید من در اخبار مازندران

تاثیر گردشگری بر رونق صنایع دستی در استان مازندران- دایی ذوالفقار مردی با ذوق که به خوبی به این تاثیر پی برد

بررسی آمارهای مربوط به بازدید گردشگران از مراکز تولید صنایع دستی، نشانگر آن است که صنایع دستی یا هنرهای صناعی که یکی از مظاهر فرهنگی و هنری محسوب می شود، می تواند عامل مهم و حتی موجبی برای جلب و جذب گردشگران به حساب آید، همچنین رونق گردشگری در منطقه موجب احیای صنایع دستی گردد. چرا که هر اثر صنایع دستی بازگو کننده ی خصوصیات تاریخی، اجتماعی و فرهنگی یک کشور و حتی منطقه و محل تولید است و می تواند در شناساندن هنر اصیل و بومی و فرهنگ نقش اساسی ایفا کند. بررسی های سه دهه ی پایانی قرن بیستم میلادی تا به امروز، این واقعیت را مطرح کرده است که خرید سوغات آن هم سوغاتی ماندگار و با هویت که ضمنا نشانه ها و علائم و نمادهایی از مکان و موضوع بازدید را به همراه داشته باشد، نه تنها تکمیل کننده ی سفر و بازدیدهای گردشگران است بلکه گاه جاذبه ای فراتر از مکان های تاریخی و باستانی در توریست ها ایجاد می کند بر اساس اطلاعات و دانسته های قبلی و یا در مواجهه با آثار زیبای صنایع دستی که ضمن دوام به واسطه ی برخورداری از نگاره ها، رنگ ها و رنگ آمیزهای سنتی، بومی و ملی، حکایتگر هویت فرهنگی و نشانه ای گویا از مناطق مورد بازدید است، به سرعت جلب و جذب چنین آثاری می شوند تا ارزنده ترین هدیه، مناسب ترین سوغات و بهترین ره آورد سفر را برای خانواده، دوستان و آشنایان فراهم آورند.

صنایع دستی در مازندران همچون دیگر قسمت های ایران قدمت زیادی دارد. یکی از این صنایع دستی که منطبق بر نوع اقلیم و جغرافیای مازندران بوده و امروزه  تقریباً در حال فراموشی است، هنر لاک تراشی یا چوتاشی (کچه تاشی) است که در گذشته در مناطق جنگلی و روستایی مورد توجه پیشروان بوده و انواع ساخته های آن بر اساس نیاز روزمره رشد یافته و ساخته می شده است. امروزه اگرچه صنایع دستی زاده دنیای مدرن است و بسیاری از صنایع که امروزه از آن صحبت می کنیم همچون لاک تراشی در چرخه زندگی مردمان عصر خود کاربرد داشته اما امروزه به عنوان یک اثر هنری و دارای ارزش زیبایی شناختی می توان از آن یاد کرد. و همچنین می توان جایگاه آن را بخش گردشگری استان مازندران مورد مطالعه قرار داد. در این اینجا ابتدا به طور مختصر این صنایع دستی را معرفی می کنیم و بعد به نمونه موردی از موجودیت یک کارگاه لاک تراشی در بلیران آمل که جزو مناطق نمونه گردشگری است می پردازیم.

هنر لاک تراشی همان ساخت ظروف و احجام چوبی سنتی با استفاده از چوب های جنگلی است که با نقوش اسطوره ای و الهام گرفته از طبیعت اطراف منقوش می کردند. با توجه به قدمت استان مازندران و به دلیل جنگل انبوه و گونه های مختلف درختان جنگلی، طبیعتاً لاک تراشی و استفاده بومیان از چوب قدمت بسیار طولانی دارد. در گذشته بومیان ساکن مناطق جنگلی به دلیل فراوانی پوشش گیاهی بیشتر نیاز خود را از چوب تهیه می کردند و رفته رفته در ساخت لوازم چوبی از تنه و ریشه درختان مهارت یافتند.

هنر لاک تراشی یک کار ابتکاری است و جنگل نشینان با شناختی که از انواع درختان جنگلی دارند برای ساخت مصنوعات چوبی از ریشه و چوب درختان خاصی مثل افرا، راش، ملج، توسکا، ممرز، شمشاد ، نم دار و انجیلی استفاده می کنند. ظروفی که از ریشه درختان تهیه می شود سبک تر و در مقابل سرما و گرما مقاوم تر است و ترک بر نمی دارد و در اثر ضربه به سادگی نمی شکند. لاک تراشان معتقدند ظروفی که از ریشه درختان تهیه می شود، اگر خوب نگه داری شود عمر مفید آنها حداقل بالای صد سال خواهد بود. در گذشته لاک تراشان لوازم مورد نیاز در منزل را از ریشه تحتانی درخت هایی که از ساقه با شیب ملایمی در خاک نفوذ کرده اند، استفاده می کردند، به نظر آنان قسمت تحتانی این نوع ریشه ها کمتر در معرض برف و باران قرار داشت. برخی از ظروف تهیه شده از این راه عبارتند از: لاک جولِه، کِلز، تَلم، لاک دانه پاش، قندچوله، تنباکو چوله، قاشق ، مَلاقه، کَترا.

لاک: به ظرف بزرگی گفته می شود که لبه آن رو به داخل جمع شده و معمولاً از آن برای خوردن غذا استفاده می کردند. جوله: این وسیله شبیه پارچ است که در اندازه های متفاوت ساخته می شد. کاربرد اصلی اش برای دوشیدن شیر و نگه داشتن انواع مواد لبنی بود و با نقشه های مارپیچ و زنجیره ای طراحی می شود. نوع بزرگ آن مندر نام دارد که ظرفیت آن 18 کیلوگرم است. دانه پاش: به جای سینی برای پاک کردن برنج و حبوبات بکار می رود. کلز: از این وسیله چوبی به جای ملاقه برای هم زدن شیر و سرد کردن شیر استفاده می شود. در مناطق مختلف نام های گوناگونی دارد. در رامسر گیال، در بخش مرکزی کلز و کیلز و در منطقه گرگان کمچه لز می گویند. کچه یا کترا: همان قاشق است و از ساقه یا شاخه شمشاد ساخته می شود که در کنار وسایل امروزی همچنان کاربرد دارد. گیله لاک: به عنوان پیمانه استفاده می شود و حدود 6 کیلوگرم شالی یا جو و 7/5 کیلوگرم گندم ظرفیت دارد. عصا: از چوب درخت آزاد یا ازدار به نام محلی ساخته می شود. قندچوله: برای خرد کردن قند بکار می رود. تنباکو چوله: به عنوان ظرف تنباکو مورد استفاده قرار می گیرد. سیرکوب: در اندازه های متقفاوت ساخته می شود. در قدیم از این ظرف برای کوبیدن و خرد کردن نیز استفاده می شد.

از انواع مختلف این وسایل چوبی نام برده شده بیشتر آن ها امروزه کاربردی نیستند و در این میان ملاقه، کترا و قاشق کاربردی بوده و دیگر موارد با توجه به تغییر سبک زندگی مردمان می توان به عنوان وسایل تزیینی که دارای بار معنایی از شیوه و وضعیت زندگی مردمان بومی و سنتی مازندران است، عرضه گردد.

یکی از مناطقی که هنر لاک تراشی در آن امروزه به این شیوه در جریان است، روستای بلیران آمل می باشد که در فاصله 15 کیلومتری جنوب شرقی شهرستان آمل قرار گرفته است. اگرچه در سالهای اخیر بدلیل کمبود امکانات و و زیر ساخت های مناسب تعداد زیادی از مردم این روستا به شهر مهاجرت نموده اند. در صورتی که در این روستا آثار تاریخی و فرهنگی و همچنین مناظر طبیعی و دیدنی مشاهده می گردد، که در نوع خود بی نظیر است. روستای مذکور بافت روستایی خود را تا حدی حفظ کرده است. همچنین موجودیت آثار تاریخی و فرهنگی مانند سقانفار و یا تکیه هایی از دوره قاجار در این روستا وجود دارد که می توانند بسیاری از گردشگران را به خود جذب کند. در بالا دست این روستا نیز گروه دیرینه شناسی از دانشگاه تهران و کشور فرانسه به این منطقه عزیمت نموده که آثاری مربوطه به دوره پارینه سنگی جدید کشف نموده اند. در جنوب روستا آثار طبیعی از قبیل : منطقه لارو سر، گرم رود یا به اصطلاح عامه گرو، منطقه جفت سنگ، منطقه لاله زار مشاهده می شود، که نشان از پتانسیل بالا این منطقه در جذب گردشگر دارد و امروزه نیز گردشگران فراوان در زمینه طبیعت گردی را به خود جذب کرده است. با عبور از کوچه های این روستا که با معماری بومی منطقه مازندران به زیبای در دل جنگل خودنمایی می کند به کارگاه لاک تراشی دایی ذوالفقار می رسید. ایشان با توجه به وجود گردشگر این منطقه و با استفاده از ذوق و سلیقه خود بسیاری از این وسایل چوبی را که در گذشته کاربردی بود به شکل صنایع دستی و هنری تزیینی در آورده و به گردشگران عرصه می کند که در این میان جوله و کلز بیشتر از دیگر انواع وسایل چوبی مورد پسند گردشکران می باشد. البته جای بسی خوشنودی است که فرزندی از ایشان هنر پدر را فرا گرفته و به ایشان به این امر کمک می کند زیرا امروزه اکثر فرزندان با توجه به عدم حمایت لازم از هنرمندان در عرصه صنایع دستی تمایلی به ادامه حرفه پدری ندارند و این شاید دلیل اصلی فراموشی بسیاری از حرفه های دستی از استان باشد و از دیگر دلایل فراموشی این صنایع عدم توجه به آموزش و تربیت هنرجویان در سطح استان است.

به طور کلی در این منطقه با توجه به وجود پتانسیل های فراوان برای جذب گردشگر، دایی ذوالفقار با ذوق و بینش درستی از وضعیت موجود حاصل از حضور گردشگر در روستای بلیران به تولید و عرضه وسایل چوبی به شکل تزیینی پرداخت و موجب رونق این هنر شد. امید است دیگر صنایع دستی مازندران همچون نمد مالی، چادر شب بافی، سفالگری و .... در سایه حمایت مسئولین و ذوق و استعداد هنرمندان رونق یافته و از فراموشی آن ها جلوگیری شود.

 







نویسه جدید وبلاگ







نویسه جدید وبلاگ

تلار - روستای بلیران آملتلار - روستای بلیران آمل





نویسه جدید وبلاگ

معرفی برخی پتانسیل های گردشگری تاریخی فرهنگی در شهرستان آمل

شهرستان آمل در قسمت مرکزی استان مازندران قرار گرفته است و با توجه به موقعیت قرار گیری آن در استان و نزدیکی به پایتخت و هم چنین وجود جاده هراز، به نوعی موقعیت چهار راه ارتباطی را بین شهرهای منطقه مازندران داراست. شهرستان آمل با داشتن جاذبه های طبیعت گردی غنی، هر ساله گردشگران داخلی بسیاری را به خود جلب می کند. این در حالی  است که این منطقه از پتانسیل­های گردشگری فرهنگی-تاریخی نیز برخوردار است که متاسفانه به دلیل عدم شناخت و معرفی مناسب، گردشگران به این سمت هدایت نمی شوند و تقریباً همه ی گردشگرانی که به این شهرستان سفر می کنند هدفشان لذت بردن از جاذبه های طبیعت گردی است و به جرأت می توان گفت تقریباً بیشتر آنان از وجود جاذبه های فرهنگی تاریخی غنی در این شهرستان بی اطلاع هستند. لذا شهرستان آمل با توجه به دارا بودن محوطه ها و ابنیه های تاریخی فراوان می تواند در صورت برنامه ریزی مناسب، موجب آگاهی بخشی تاریخی و فرهنگی مناسب را برای گردشگر فراهم نمود. به همین منظور در این نوشتار به معرفی برخی پتانسیل های گردشگری تاریخی - فرهنگی شهرستان آمل می پردازیم. لازم به ذکر است به دلیل اهمیت دره هراز  به عنوان مسیر ارتباطی که بسیار از گردشگران از آن تردد خواهند کرد ابتدا به معرفی برخی از پتانسیل های گردشگری تاریخی فرهنگی در این مسیر پرادخته و سپس به منطقه بلیران و محوطه قلعه کش دابوشت و سرانجام به معرفی پتانسیل در شهر آمل پرداخته ایم.


کافر کلی های محور هراز:

غار هاي دستكند محور هراز كه در منطقه كافر كلي ناميده مي شوند، فضاهاي دست كندي هستند كه در محور هراز و نقاط مختلف منطقه بالا لاريجان، در ميان بندها و پرتگاهها تراشيده شده است و در هيچ يك از نقاط ايران اين غار هاي دستكند تا اين حد متمركز نيستند. اگر چه تفسيرهاي فراواني در مورد ساختن اين گونه سازه ها در منطقه ايراد شده ولي گويا هنوز نمي توان در مورد علت ساختاري اين فضاهاي معماري و دوره (هاي) اين سازه ها سخني به قطع بيان كرد. از جمله فرضيه هاي مطرح شده در مورد اين سازه ها اين گونه است كه: آيا اين فضاهاي معماري در دوره ماد ساخته شده اند(با موجوديت گوردخمه هاي منسوب به ماد در نقاط مختلف ايران و عراق امروزي). از جمله فرضيه هاي ديگر اينكه آيا اين دخمه ها توسط برخي از مردمان ساكن در منطقه ايجاد گرديد تا خود را از جمع تازه مسلمانان جدا كرده تا بهتر بتوانند بر آيين و كيش نياكان خود باقي بمانند. و يا اينكه آيا فضاهاي معماري در اوايل دوره اسلامي ساخته شده اند كه در مقابل تهاجم اقوام تازه وارد مقابله مي كردند. البته موضوع اخير بيشتر مي تواند درخصوص اين غار هاي دستكند صادق تر باشد. در محور هراز به فاصله 42 كيلومتر از روستاي اسك تا پنجاب از بخش نمارستاق در 13 نقطه با تعداد متغيير غارهاي دست كندي مواجه هستيم كه در دل كوه كنده شده اند و جالب اينكه 6 نقطه از اين غارها در كنار جاده هراز و دره رودخانه هراز واقع شده اند و مابقي طي چندين كيلومتر و در فاصله دورتري از تنگه هراز قرار دارند. دوست خوبم جمشید محمدی مسئول یگان حفاظت میراث فرهنگی شهرستان آمل در مورد کافر کلی های محور هراز مطالعات فراوانی اناجم داده و نتایج ان رار در غالب چند مقاله منتشر نموده اند.

غارها ي دستكند محور هراز شامل

1-     غارهای دستکند روستای آب اسک

2-     غارهای دستکند روستای نیاک

3-     غارهای دستکند دره آینه ممنون روبروی روستای نیاک درسمت راست جاده هراز

4-     غارهای دستکند تخته پل. بین روستای نیاک و پلمون

5-     غارهای دستکند دارسون در 3 کیلومتری شهر رینه

6-     غارهای دستکند روستای گیلاس

7-      مجموعه غارهای دستکند روستای پلمون

8-     غارهای دستکند روستای کنار انجام

9-     غارهای دستکند روستای آبگرم

10- غارهای دستکند روستای گزانه و ملار

11- غارهای دستکند روستای بایجان

12- غارهای دستکند روستای کهرود و کیان

13-  مجموعه غارهای دستکند روستای پنجاب


 

 









 قلعه ملک بهمن :

این قلعه در روستای شاهاندشت بخش لاریجان شهرستان آمل واقع شده است. مأمن و پایگاه ملک بهمن از حکّام آل پادوسبانان و آخرین سلسله استندار لاریجان بوده است که در سال 1005 هجری به فرمان شاه عبّاسی تسخیر شد.


 







نقش برجسته شکل شاه:

این نقش برجسته در جاده هراز و قبل از وانا بر دیواره کوه قرار دارد. . در بخش غربی تونل وانا در تنگه بند بریده - واقع در جاده هراز - و در مقابل آثار و بقایای راهسازی از دوره ساسانیان، در محلی که به شکل شاه معروف است جدیدترین و آخرین نقش برجسته قاجار و ایران در بین ۱۰1 نقش برجسته کشف شده ایران دیده می شود  که در آن ناصرالدین شاه قاجار و جمعی از درباریان او به چشم می خورند. با به قدرت رسیدن قاجاریه و انتخاب تهران به عنوان پایتخت، به دستور ناصرالدین شاه قاجار مسیرهای قدیمی و مال رو در دره‌ های هراز و چالوس تعمیر و به راه ارابه رو تبدیل گشتند. در سال ۱۲۹۰ ه. ق، ناصرالدین شاه مجدداً دستور به بهسازی مسیر لاریجان (جاده هراز) داده و حسین علیخان وزیر را به سرپرستی این کار منصوب نمود. وی نیز با همکاری گاستیگیرخان، مهندس اطریشی که در خدمت دولت ایران بود، جاده را به اندازه ای پهن کرد که دو ارابه بتوانند از آن عبور کنند. در سال ۱۲۹۵ ه. ق (1879 م) و با اتمام عملیات ساخت این راه، به عنوان یادبود نقشی از شاه قاجار در یکی از صعب العبورترین نقاط این مسیر به نام "تنگهِ بندِ بریده" به مناسبت بازسازی و ساخت جاده قدیم مازندران حجاری شده است.


    



















محوطه پارینه سنگی جدید بلیران:

روستای بلیران در جنوب شرق شهرستان آمل واقع شده است. مسیر دسترسی به این منطقه زیبا از روستای کمدره واقع در کیلومتر ۱۵ جاده قدیم آمل به بابل می‌باشد و از مناطق ویژه گردشگری است که علاوه بر دارا بودن پتانسیلهای طبیعت گردی وآب درمانی رودخانه (گرمارود) دارای محوطه ای مربوط به دوران پارینه سنگی است که حاصل فعاليت هاي هیئت مشترک مرکز ملی تحقیقات علمی (CNRS) فرانسه به سرپرستی دکتر ژیل بریون با دکتر عسگری خانقاه از دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در سال 2005 ميلادي در روستای بلیران شهرستان آمل بوده است. تراس كوارترنر بليران در عمق دره اي واقع در 15كيلو متري جنوب شهرستان آمل، در دره گرم رود واقع شده است. آثار پارینه سنگی فوقانی در محوطه بلیران آمل، عبارتند از قطعات ریزی از ابزارهای سنگی و جدا شده از آن ها، آثاری از صدف های رودخانه ای و دریایی و آثار و بقایایی از استخوان های حیوانی بوده است. این لایه بر اساس شواهد زمین شناختی 15000 الی 29000 سال قدمت دارد و حاوی ابزارسنگی های انسانی پس از یخبندان چهارم است. البته جدیدترین دستاورد حاصل از تاریخگذاری این محوطه، حکایت از آن دارد که قدمت آن به 344 ±34727 سال قبل تعلق دارد.
























     محوطه قلعه کش :

تپه قلعه کش در حاشیه غربی و جنوب غربی روستای قلعه کش شهر دابو دشت شهرستان آمل قرار گرفته است. پژوهش های باستان شناختی در این محوطه از سال 1387 توسط ابراهیم امیرکلایی آغاز شد و تا بدین روز ادامه دارد. در بررسی های سطحی از این محوطه انبوهی از سفالهای خاکستری روشن و تیره، سفال قرمز روشن بعضا سفالهای اسلامی اسگرافیتو نوع آمل و همینطور جوش کوره وسرباره فلز شناسایی شد. در این سال به منظور تعیین عرصه و حریم محوطه، 16 گمانه آزمایشی در پیرامون بلافصل محوطه در ابعاد 5/1×2 متر ایجاد گردید. و در سال های 1388 و 1391 گمانه لایه نگاری(S. T. NW) در قسمت شمال غربی محوطه ایجاد گردید و کاوش تا خاک بکر در عمق 13 متر ادامه پیدا کرد و به منظور درک بهتر بسترهای یافت شده در گمانه لایه نگاری، دو ترانشه افقی یکی به ابعاد 5×5 متر و دیگری به ابعاد 5×7 متر در بخش جنوبی ترانشه S.T. NW ایجاد گردید. کاوش در محوطه قلعه کش توانست اطلاعات مهمی را از دو دوره مهم پیش از تاریخی عصر مفرغ و آهن در اختیار ما قرار دهد.


 














  بقایای شهر قدیم آمل: درمحله پايين بازارواقع شده و داراي مساحتي درحدود25  هكتاراست. باستناد متون تاريخي ومدارك باستان شناسي اين شهردردوره پيش ازاسلام ودوران اسلامي شهري بسيارآباد و پر رونق بوده است. اين اسفنديار مي نويسد: شهرقديم آمل داراي چهار دروازه باب جرجان-باب گيلان-باب الجبل وباب البحربوده كه محدوده آن بوسيله حصارعظيم خشتي ژرف درگرداگردآن مستحكم گرديده بود.آثار و نمودهاي فرهنگي-تاريخي شهرقديم آمل از قبيل : مساجد ، بقاع متبركه ، پلها وغيره مي تواند نشانگرعظمت وآباداني اين شهردرادوارگذشته باشد.





 مقبره شمس آل رسول: این بنا در خیابان شهید بهشتی اندیشه 49 واقع شده است. هر ضلع این ینا 70/8 سانتیمتر است بنا به صورت چهار طاقي بوده كه بعلت شباهت آن به آتشكده به همين نام معروف شده است و همچنين محمد حسن خان اعتمادالسلطنه به اشتباه اين گنبد ها را آتشكده معرفي كرده است در حالي كه اين بناها اسلامي است و مقابر خصوصي افراد است بنا مربوط به قرن نهم هجري قمري بوده و از وسعت قابل ملاحظه نسبت به بناهاي دوره خود برخورداراست بقعه بصورت چهار گوشه و گنبد مخروطي است وگنبد آن دو پوش مي باشد كه هر دو پوش آن در اثر زلزله و عوامل جوي منطقه خراب شده است عمده تزيينات بنا طاق و قوس و قرنيسهاي آجري و كاشيكاري در قسمت فوقاني است.



       



























مقبره ناصرالحق:

بقعه متبركه حسن بن علي الناصر الحق كه در تاريخ 25شعبان سال 304 ه .ق در آمل وفات يافت . در محله پايين بازار و در محدوده شهر قديم آمل قرار دارد . اين مزار محل زيارت شيعيان چهار اماميه سراسر جهان به ويژه زيديه كشور يمن است . بناي اوليه آن با توجه به متون تاريخي از ميان رفته و بناي فعلي در قرن نهم ه. ق توسط فرزندان مير قوا م الدين مرعشي ساخته شده است. مقبره ناصرالحق بنايي است چهار ضلعي كه در نماي بيروني چهار گوشه بنا را با چهار گوشواره پركر ده و پايه اي هشت ضلعي براي گنبد رك هشت وجهي بوجود آورده اند. آبريز بام بر روي دوازده عدد قرنيس سينه كفتري و در ميان هر دو قرنيس نيم دايره تزييني است.


























      

مشهد میر بزرگ:

عمارت و مقبره‌ای است که مربوط به دوره صفوی و در سبزه میدان، محوطه مصلی آمل واقع شده است. این بنا با کاشی کاری های بسیار زیبا تزیین شده است. مصالح اصلی بنا از آجر است، ولی داخل آن و در سردر آن کتیبه هایی قرار دادر. نقوش تزیینی به ار رفته در بنا نیز از نقوش اسلیمی است.



 














 پل دوازده چشمه:

ا اين پل از آجر ساخته شده و مربوط به دوران حكومت  شاه عباس صفوي است تاريخ د قيق بناي آن احتمالا 1018 ه. ق و آغاز قرن يازدهم هجرت است . این پل که دارای عرضی در حدود 130 متر و پهنا آ« در حدود 3 متر است.


 

 











 امامزاده قاسم بن موسي بن جعفر (ع):

بناي امامزاده قاسم با توجه به الما نهاي معماري مربوط به دوره قاجار مي باشد. بنا هشت ضلعي از آجر كه بر جدار داخلي هر يك از اضلاع آن طا قهايي ساخته شده است پهناي هر ضلع آن از داخل 175 سانتيمتر است.



     


















حسینه مدنی:

حسینیه مدني به سبك دوره قاجار در پايين بازار آمل پايين تر از مسجد هاشمي  كوچه حسينيه در بافت قديمي آمل قرار دارد پلان اين بنا مستطيل شكل داراي دوطبقه با حياط شمالي و جنوبي است حياط خانه داراي طاق نماهاي منقوش است.


 

 






















    موزه تاریخ آمل:

موزه تاریخ آمل در خیابان امام رضا و در بین دو پل معلق آمل  و پل دوازده چشمه قراردارد. ساختمان موزه ابتدا در سال 1315 به عنوان اداره مالیه (دارایی) شهرستان آمل بنا گردید و در 30 خرداد 1358 به شماره 1525 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد. این بنا در سال 1387 با کاربری فرهنگی در اختیار اداره میراث فرهنگی قرار گرفت که پس از مرمت و بازسازی در سال 1389 به عنوان موزه تاریخ آمل افتتاح شد.
موزه تاریخ آمل دارای دو طبقه شامل گالری های آثار باستانی، مردم شناسی و اسناد تاریخی استان مازندران است
. گالری بخش اشیای مردم شناسی موزه آمل نمونه ای از بافته های محلی شامل جاجیم، گلیم و ظروف چوبی و ظروف مسی مانند آفتابه لگن، کاسه، سینی و دهها اثردیگر در این بخش است.

دربخش اسناد تاریخی این موزه ، گزارش های ادارات وقت در مورد زلزله و آتش سوزی آمل مربوط به سال های 1335 و1336 و نیز دست نوشته های شاهان دوره قاجار و مکاتبات اداری دربارقاجار با حاکمان و روسای این شهرستان به چشم می خورد. قدیمی ترین دست نوشته های اسناد تاریخی موزه صورت اسامی علما درآمل در سال 1286 هجری قمری است.
اما در بخش باستان شناسی که این بخش را از دیگر قسمت های موزه متمایزکرده وجود اشیای با ارزش پیش از تاریخی و تاریخی است که قدمت تعدادی از این آثار به بیش از سه هزار سال قبل از میلاد می رسد . بخش باستان شناسی موزه تاریخ آمل آثاری همچون سفال ، فلز، سنگ وشیشه که به جای مانده از دوران پیش از تاریخ تا زمان قاجار در محدوده شمال کشور و نیز معرفی اشیای سفالینه از سایر استانهای کشور و فرهنگهای تاثیرگذار و تاثیرپذیرمنطقه شمال کشوراست، همچنین آثار بدست آمده از کاوش های باستان شناسی شهرستان آمل همچون محوطه قلعه کش در این موزه به نمایش گذاشته شده است.


 






نویسه جدید وبلاگ





برهم کنش میان توسعه فرهنگی و گردشگری و تاثیر آن بر هویت های فرهنگی

توسعه فرهنگی در ساختار یک جامعه به نیازهای معنوی و غیر مادی توجه می کند. در واقع در توسعه فرهنگی سنن و تجارب گذشته و قدیمی در یک جامعه، حالت انباشت پذیر به خود می گیرد، این مسئله مبنایی برای رشد یک جامعه است، این مسئله منجر به خود باوری جامعه شده است و در شکل گیری و هویت فرهنگی جامعه نقش مهمی ایفاء می کند. هدف تعامل توسعه فرهنگی و سیاست فرهنگی جدید دموکراتیزه کردن فرهنگ است، این نوع سیاست می خواهد توسعه فرهنگی افراد را اعتلاء بخشد. از بعد دیگر در حوزه مطالعاتی توسعه فرهنگی باید به ارتباط بین فرهنگ و تکنولوژی توجه کرد. در نظام اجتماعی بخشی از یافته ها و دستاوردهای بشری در قالب تکنولوژی قابل توسعه و آموزش فرهنگی است، که این فناوری با شبکه هایی از ارزش ها، نگرش ها، سنت ها و الگو های رفتاری رابطه دارد و به واسطه این ارتباط شیوه زندگی و دنیایی که مردان و زنان در آن عمل می کنند، را تحت الشعاع قرار می دهد. گردشگری و توسعه فرهنگی هم به نوعی در رشد هویت های فرهنگی بومی و ملی موثر است. در واقع گردشگری در چند دهه اخیر نقش بارزی در فرهنگ گرایی توسعه داشته است. فرآیند جهانی شدن و ارتباط آن با توسعه در دهه های اخیر با پیامدهای مثبت و منفی برای جوامع در سطح بین المللی، ملی و بومی همراه بوده است. با توجه به اینکه امروزه نظریه پردازان اجتماعی بر این عقیده هستند که جهانی شدن زندگی افراد جوامع را به سمت غربی گرایی یا به عبارتی آمریکایی شدن اشاعه و سوق می دهد، توسعه فرهنگی از طریق تقویت فرهنگ های بومی، ملی، منطقه ای باعث این گردیده است که در بحث جهانی شدن نوعی ناهمگونی و تنوع را در دنیا ارتقاء دهد. در مجموع ضرورت و هدف از توسعه فرهنگی در یک جامعه بررسی فرآیند تغییر و دگرگونی در ساختار فرهنگ مادی و معنوی جامعه است، این پدیده بر نظام فرهنگی حاکم، سازمان های فرهنگی و سیاسی و ضوابط های رفتار فرهنگی انسان نیز اثر گذارست. توسعه فرهنگی و نیز فراهم آوردن امکانات دستیابی به فرهنگ جهانی باید در کشور های در حال توسعه من جمله ایران حفظ شود. توسعه فرهنگی نسبت به سایر ابعاد توسعه از بار ارزشی بیشتری برخوردار است و در ساختار فرهنگ یک جامعه به نیازهای معنوی و غیر مادی در زندگی افراد برای هرگونه رشد و تغییر و تحول توجه می کند. این فرایند بر حوزه ادراکی، شناختی، ارزشی و گرایش انسان ها و قابلیت های فردی تأکید می کند و انسان ها را شخصیت ویژه ای برای جامعه آماده می کند، این آمادگی در واقع همان فرایند اجتماعی شدن است که در قالب نقش ها و کارکرد های نظام اجتماعی قابل بررسی است. در واقع در توسعه فرهنگی سنن و تجارب گذشته و قدیمی یک جامعه، حالت انباشت پذیر به خود می گیرند، و این مسئله مبنایی برای رشد یک جامعه است، بر اساس سنت و تجارب گذشتگان می توان آینده ای نو بر اساس شناختی از نیازها و شرایط تازه باز اندیشی و بازسازی کرد. این مسئله منجر به خود باوری جامعه شده است و توانائی های بالقوه و خلاق انسان را در زمینه فرهنگی شکوفا می کند، و این مسئله خود در شکل گیری و هویت فرهنگی جامعه نقش مهمی دارد. در بررسی توسعه فرهنگی باید اشاره به کیفیت سطح زندگی و فرهنگی جاری جامعه در یک جامعه کرد، بر این اساس وظیفه اصلی هر برنامه توسعه فرهنگی بی درنگ برآورده کردن نیاز های فرهنگی است، تا از این طریق مردم به کالاهای فرهنگی که به زندگی و رشد فرهنگ آن ها دوام می بخشند، دسترسی بیشتری می یابند. بخشی از مطالعات حوزه توسعه فرهنگی در قالب سیاست های فرهنگی که نوعی ضرورت توسعه مند، پویا و همه جانبه را بیان می کند. سیاست فرهنگی سنتی آن بخش از توسعه فرهنگی است که هدف آن افزایش شناخت جهانی از آثاری از میراث فرهنگی است که ارزش های نخبگان را بیان میکند. در اینجا هدف آن است که فرهنگ به مدد اشکال سنتی چون موزه، کتابخانه، و تائتر در دسترس مردم قرار بگیرد. از اینرو تأکید بر عرضه است و هدف افزایش مصرف فرهنگی است. هدف سیاست فرهنگی جدید دموکراتیزه کردن فرهنگ است، این سیاست می خواهد توسعه فرهنگی افراد را اعتلاء بخشد باید متکی بر مشاهده رفتار و تحقیق در زمینه آرزو ها باشد و به تقاضاها اعتناء کند. باید به فرهنگی که تجربه می شود راه داد، فرهنگی که بر روند یادگیری فرهنگی تأکید دارد و شرایط هر فرد را در نظر دارد؛ در عصر امروز در هر جامعه ای قابل مطالعه است. گردشگری و توسعه فرهنگی هم به نوعی در رشد هویت های فرهنگی (بومی و ملی) مؤثر است، بخش دیگری از عناصر و لوازم توسعه فرهنگی جوامع از طریق گردشگری شکل می گیرد. در واقع گردشگری در چند دهه اخیر نقش بارزی در فرهنگ گرایی توسعه داشته است. گردشگری و صنعت گردشگری به صورت پایدار در توسعه همه جانبه نقش اساسی دارد.

یکی از راه های گسترش توسعه فرهنگی در جوامع شناخت میراث فرهنگی و ارزش های بومی و محلی آن جامعه است، گردشگری از لوازم این شناخت می باشد. در توسعه توریسم به مسئله فرهنگ توجه خاصی می شود، آثار باستانی و کهن هر کشور معرف فرهنگ خاص همان کشور است، این آثار دارای ارزش های معنوی بسیار زیادی است که برای آن قوم به طور اخص و جاذبه های برای دیگران به طور اعم دارد،که در نتیجه باعث جلب و جذب دیگران جهت بازدید و شناخت آن جاذبه ها و آثار می گردد. در شناخت رابطه توسعه فرهنگی و توریسم دو نکته حائز اهمیت است: یکی فرهنگ انفرادی و دیگری فرهنگ همگانی. فرهنگ انفرادی، آموزش ها و مهارت های فردی است، یعنی یک نفر با کمک مهارت و استعداد فردی خود اثری به وجود می آورد، که در فرهنگ قوم و یا جماعتی مشخص اثر بارز و ارزنده ای محسوب می گردد. فرهنگ همگانی از تکامل تریجی افکار و پیشرفت همگانی یک اجتماعی به وجود می آید رابطه توسعه فرهنگی و گردشگری فقط به رابطه مردم و اشیاء و یا انواع فرهنگ ها و آثار کهن و نظایرآن محدود نمی شود. بلکه به بسط نوعی رابطه معنوی فرهنگ که شامل آگاهی از روش ها و کردارها و به طور خلاصه هنر و نحو زندگی و روابط انسانی اقوام مختلف و مسافرت مردم جهت آگاهی از آنچه که در دنیایی امروز می گذرد نقش بسیار مهم و ارزنده ای در بسط توسعه فرهنگی ملل مختلف ایفاء می نماید. رابطه گردشگری و توسعه فرهنگی را می توان در گردشگری فرهنگی مورد مطالعه قرار داد. در گردشگری فرهنگی اشاره به جذابیت های فرهنگی هر جامعه باید کرد. در مناطق در حال توسعه من جمله ایران این جذابیت ها به صورت اماکن زیارتی، هنرهای دستی، فعالیت های فرهنگی محلی منطقه ای - ملی و قابل بررسی است. گردشگری فرهنگی، از نظر ماهیت، افراد متعلق به فرهنگ های مختلف و گروههای مذهبی سنتی و کسانی که به سیستم اقتصادی پیشرفته تعلق دارند، همه را در یک جا گرد هم می آورد. گردهمایی این افراد مختلف در بستر یک تجربه گردشی، می تواند اثرات بالقوه زیادی، بویژه در جامعه سنتی و محلی، داشته باشد گردشگری فرهنگی فرصت هایی را به وجود مِی آورد که افراد متعلق به فرهنگ های گوناگون بتوانند یکدیگر را درک کنند و به غنای فرهنگ یکدیگر پی ببرند، البنه گاهی هم این کار موجب سوءتفاهم یأس طرفین می شود. توسعه فرهنگی بر ساختار جامعه از طریق گردشگری اثرات قابل ملاحظه ای را می گذارد، هنگامی که از فرهنگ به عنوان یک عامل جذب استفاده می شود، اثراتی چون (افزایش حمایت از فرهنگ سنتی، به نمایش گذاردن هویت قومی، تجدید حیات هنر های سنتی و) قابل بررسی است. هنگامی که بین گردشگران و ساکنان تماس مستقیم صورت می گیرد، این مسئله باعث این می شود که از نظر تعامل فرهنگی، نمودهای منفی را از بین برده و فرصت های اجتماعی را افزایش یابد. گردشگری و توسعه فرهنگی باعث ایجاد این عامل شده که، در مشاغل و ساختار اقتصادی و در نقش های اجتماعی تغییر ایجاد شود، این عامل موثر فرصت های جدید اجتماعی و اقتصادی را ایجاد کرده و باعث کاهش نابرابری های اجتماعی می شود، عامل دیگری چون توسعه تشکیلات گردشگری در حوزه فرهنگ و گردشگری با پیامدی چون افزایش محل های گردشگری و تفریحی همراه است.

البته باید متذکر شوم که این مطالب رو از چند منبع استفاده کردم ولی خوب از آنجا که برای دو هفته نامه بود و این دوستان منابع رو حذف کردند من هم مطالب آخر رو به همراه اصلاحات برای شما قرار دادم.






نویسه جدید وبلاگ

اهمیت و ضرورت ترویج گردشگری تاریخی - فرهنگی در استان مازندران

منطقه مازندران از نظر جاذبه های طبیعی به عنوان مهمترین کانون فعالیت های گردشگری فراغتی، موقعیتی ممتاز دارد. برخورداری از سواحل هموار و ماسه ای دریایی، همجواری با دریا و جنگل و کوهستان، وجود راه های ارتباطی بسیار با تهران و همچنین راه های درون منطقه ای عامل موثری در شکل گیری کانون های گردشگری به شمار می آیند. جاذبه های این استان نه تنها برای مسافران ایرانی که از گوشه و کنار برای گذران اوقات فراغت خود راهی این دیار می شوند بلکه برای گردشگرانی با ملیت های مختلف که همواره شیفته فرهنگ و آثار تاریخی و مناظر سحر آمیز و مردم مشرق زمین بوده اند از ارزش و اهمیت خاصی برخوردار است.

بررسی طرح های گردشگری کشور اعم از برنامه ملی گردشگری ایران، طرح های گردشگری جامع استان ها، طرح های تفصیلی گردشگری شهرستان ها و مناطق نمونه گردشگری نشان می دهد علی رغم تمایل برنامه ریزان به برنامه ریزی منطقه ای گردشگری، عمدتا سطح بندی توسعه مقصدها در منطقه انجام نمی گیرد و یا در صورت انجام، تعیین سطح و جایگاه توسعه مقصدهای گردشگری، کمتر بر اساس معیارها و شاخص های جامع و خاص گردشگری است. این شکاف در طرح های گردشگری کشور موجب گردیده تا توسعه مقصدهای گردشگری در یک منطقه کمتر متوازن و متعادل با قابلیت های گردشگری باشد. نبود معیار ترتیب و تقدم و تاخر گسترش طرح های گردشگری و نبود نگاه جامع، منظم و برنامه ریزی شده برای گسترش و کنترل فعالیتها در مقصدهای گردشگری موجب توسعه غیرعقلانی و خودجوش فعالیت های خاص گردشگری در استان مازندران گردیده است. این شیوه گسترش منجر شده تا توازن و تناسبی در بارگذاری  فعالیت ها در سطح مقصدهای گردشگری صورت نپذیرد و پیامد آن اثرات منفی زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی فرهنگی در منطقه است. هنوز "طرح جامع گردشگری استان مازندران" تهیه نشده و سایر طرح های کلان هم چون "توسعه صنعت گردشگری در محدوده ی ساحلی دریای مازندران" تازه مطالعاتش به پایان رسیده است. حال آنکه توسعه ی ناموزون و ناپایدار، سال هاست که در این منطقه دیده می شود و نارضایتی ساکنان و گردشگران را موجب شده است. با نگاهی به این شرایط می توان با اندکی تأمل دریافت که بهترین راه حل، ترویج گردشگری فرهنگی - تاریخی در استان است تا هم به عنوان عاملی بازدارنده در استفاده بیش از ظرفیت و مخرب از جاذبه های طبیعی منطقه عمل کند و هم خود به عنوان یک نوع گردشگری خاص، آثار باستانی و تاریخی را به گردشگران معرفی کرده و در ترویج شناخت فرهنگ غنی و تاریخی این استان یاری رساند. همچنین با گسترش توریسم فرهنگی، توجه به حفظ و نگهداري از اماکن تاریخی و باستانی بیشتر شده و ارگان های مربوط متوجه مسئولیت خویش در قبال نگهداري از این آثار ارزشمند می شوند .

از دیگر معضلات در روند کنونی گردشگری استان مازندران وجود ظرفیت بیش از حد گردشگران در زمان های خاص در یک منطقه است که شاهد آثار زیست محیطی آن هستیم.  از  نمونه های بارگذاری نامناسب می توان به پراکنش ناهمگون گردشگران در بین مقصدهای استان مازندران اشاره کرد که بنابر اعلام سازمان گردشگری استان مازندران سالانه 70درصد گردشگران استان به مقصدهای غربی وارد می شوند. عدم کنترل و نظارت بر گسترش بی رویه ی فعالیت های گردشگری موجب گردیده تا نارضایتی های مسافران و گردشگران از یک سو و نارضایتی ساکنان محلی از سوی دیگر به کاهش کیفیت تجربه گردشگری در این استان منجر گردد و توسعه گردشگری در استان مازندران از توسعه پایدار گردشگری فرسنگ ها فاصله بگیرد.






نویسه جدید وبلاگ

مطالبی پیرامون گردشگری مازندران که در چندین شماره دو هفته نامه اخبار مازندران به چاپ رسید رو این برای شما قرار می دم

مفهوم گردشگری

گردشگری مفهوم نسبی است که با هر رویکردی می توان از آن کنش گری متفاوتی را انتظار داشت. در واقع اصطلاح توریسم یا گردشگری، برای اولین بار به طور رسمی در سال 1937 میلادی و توسط "جامعه ملل" بکار گرفته شد. هم اکنون گردشگری به شاخه های گوناگونی تقسیم شده است که در تمامی آن ها، درآمدزایی و جنبه اقتصادی آن در وجه نخست توجهات به آن است. با نگاهی دقیق به تاریخچه گردشگری می توان به چگونگی تغییر کاربری اشکال گوناگون آن پی برد. انسان زندگی خود در زمین را با سفر آغاز کرده و مسافرت و سفر در ذات و سرشت انسانی بوده است،به ویژه همگام و همزمان با پیشرفت تکنولوژی های ارتباطی و وسائل حمل و نقل پس از جنگ جهانی دوم رونق و گسترش چشمگیری یافته و به شکلی از فراغت همگانی و توده ای تبدیل شد.

بطور کلی در كشور هاي توسعه يافته واژه گردشگري از قرن نوزدهم و به ويژه در قرن بيستم كه وسايل حمل و نقل سريع جايگزين وسايل قديمي گرديد از معناي فردي به سوي مكتبي جمعي براي سفر تغيير ماهيت داد. واژه صنعت به عنوان پيشوند در كنار واژه گردشگري به اين دليل قرار مي گيرد كه، در فرایند فعاليت هاي گردشگري، فعاليت هاي اقتصادي مختلفي همچون حمل و نقل، ساخت انواع وسايل صيد و شكار تا جاده سازي، صنايع دستي و نظير آنها مورد نياز واقع مي شود. به همين دليل امروزه اصطلاح صنعت گردشگري در اكثر كشور ها كه عموما كشور هاي پيشرفته و توسعه يافته هستند، به طور رسمي و قانوني مورد استفاده قرار مي گيرد. هرچند در بعضي از كشور ها اين اصطلاح رایج است اما هنوز جنبه قانوني به خود نگرفته است و فعاليت گردشگري عملا جزء خدمات محسوب مي شود. در كشور ايران نيز گردشگري به واقع جزء مجموعه خدماتي محسوب مي شود و صنعت تلقي شدن آن مخالفان فراواني دارد. زيرا اگر اين اصطلاح از نظر قانوني پذيرفته شود و به طور مصوب گردشگري صنعت تلقي شود و نه خدمات، اين رشته از اعتبارات و وام هاي صنعتي استفاده خواهد كرد كه داراي مزايا بسياري نسبت به خدمات است. به همين منظور هم اکنون مفهوم گردشگری در دنیا به عنوان مفهومی اقتصادی، فرهنگی و سیاسی شناخته می شود و سیاستمداران کشورهای مختلف سعی می کنند تا با جذب گردشگر چه از لحاظ اقتصادی و چه رویکردها تبلیغاتی، کشور خود را مطرح و در سطح بالایی نشان دهند.

ایران کشوری سرشار از جاذبه های فرهنگی، تاریخی و طبیعی است، اما به دلایلی چند از جمله عدم وجود برنامه ریزی های سازمان یافته، از این توان های های سرشار در گسترش صنعت گردشگری کمتر بهره گرفته شده است. در این میان استان مازندران، نسبت به دیگر استان ها کشور با داشتن جاذبه های فرهنگی، تاریخی و طبیعی از جمله مناطقی است، که هر ساله گردشگران داخلی بسیاری را به خود جلب می کند. تقریباً اکثر گردشگرانی که به استان مازندران سفر می کنند هدفشان لذت بردن از جاذبه های طبیعت گردی است و به جرأت می توان گفت تقریباً بیشتر آنان از وجود جاذبه های فرهنگی- تاریخی غنی در این استان بی اطلاع هستند. این مسئله منجر شده تا عدم توازن و تناسبی که در مقصدهای گردشگری استان صورت پذیرفته، امروزه موجب پیامدهایی فراوان همچون اثرات منفی و زیان بار زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در استان مازندران شده است.

 

از گردشگری آفتاب و دریا و شن تا گردشگری فرهنگی در استان مازندران

همانطور که در مطلب شماره قبل ذکر شد گردشگری شامل گونه های مختلفی است، که در این گفتار و گفتارهای بعدی به دلیل اهمیت گردشگری فرهنگی در ایران به این گونه از گردشگری پرداخته می شود. در واقع گردشگری فرهنگی در کنار بحث درآمد زایی، به مفهوم آگاه سازیی مردم در خصوص میراث فرهنگی یک کشور می پردازد. قابل ذكر است كه امروزه اصطلاحات گردشگري فرهنگي و گردشگري ميراث به جاي يكديگر به كار رفته است و طبق تعريف ارائه شده از كنوانسيون ميراث جهاني يونسكو در سال 1972 م ميراث به دو دسته فرهنگي و طبيعي تقسيم مي شود. نوع اول شامل مقبره ها، ابنيه تاريخي، محوطه هاي باستاني (شامل تپه های باستانی و سايت موزه ها) و جاذبه هاي معماري و يادمان هاي تاريخي مي شود و نوع دوم شامل زيست شناسي، زمين شناسي، همچنين گياهان و حيوانات حفاظت شده و نواحي از زمين كه داراي ارزش علمي و زيبا شناختي هستند. در ديدگاههاي توسعه گردشگري، ميراث طبيعي با ميراث فرهنگي، با وجود تفاوت هاي موضوعي با يكديگر بر هم كنش دارند.

گردشگری فرهنگی از جمله رویکردهای مهمی است که در کنار بحث گردشگری صرف، به مباحث فرهنگی نیز می پردازد و آگاه سازی فرهنگی را یکی از مهمترین رهیافت های خود قلمداد می کند. به همین دلیل گردشگری فرهنگی به عنوان یکی از مهم ترین بخش های صنعت گردشگری در دو دهه ی اخیر از رشد بالایی برخوردار بوده است. امروزه گردشگری فرهنگی به عنوان یکی از جذاب ترین بازارها برای مقاصد گردشگری مطرح می شوند و همچنین از نقطه نظر عرضه کنندگان نیز دارای اهمیت بسیار است زیرا از یک سو میراث فرهنگی معمولاً به سختی می تواند توسط دیگر رقبا مورد تقلید قرار گیرد و از سوی دیگر گردشگری مذکور، به دلیل داشتن اثرات مخرب کمتر، نسبت به سایر اشکال گردشگری ، مطلوبیت بیشتری دارد.

در این میان ایران کشوری است سرشار از جاذبه های فرهنگی، تاریخی و طبیعی که منبع مناسبی برای گردشگری کشورمان محسوب می شوند، اما به دلایلی چند از جمله عدم وجود برنامه ریزی های سازمان یافته، از این توان  سرشار در گسترش صنعت گردشگری کمتر بهره گرفته شده است. بسیاری از مکان های دارای قابلیت جذب گردشگر در کشورمان، چه بسا برای عموم ناشناخته و گمنام باقی مانده اند و حتی در حالت خوشبینانه، بسیاری از این مکان ها تنها به عنوان مقاصد گردشگری تک منظوره مورد بازدید قرار می گیرند.

در این میان استان مازندران، با قابلیت های فراوان و جاذبه های فرهنگی، تاریخی و طبیعی، از جمله مناطقی است که می توان به آن اشاره کرد. این استان با داشتن جاذبه های طبیعت گردی غنی، هر ساله گردشگران داخلی بسیاری را به خود جلب می کند. این در حالی  است که این منطقه از پتانسیل های گردشگری فرهنگی -تاریخی نیز برخوردار است که متاسفانه به دلیل عدم شناخت و معرفی مناسب، گردشگران به این سمت هدایت نمی شوند.

تقریباً همه ی گردشگرانی که به استان مازندران سفر می کنند هدفشان لذت بردن از جاذبه های طبیعت گردی است و به جرأت می توان گفت تقریباً بیشتر آنان از وجود جاذبه های فرهنگی تاریخی غنی در این استان بی اطلاع هستند. در حالی که می توان با برنامه ریزی و مدیریت صحیح گردشگران را از وجود جاذبه های  فرهنگی آگاه ساخت تا هم گردشگران داخلی به این سمت هدایت شوند و هم گردشگران بین المللی را که قبل از انقلاب به قصد گردشگری "آفتاب و دریا و شن" به این استان سفر می کردند و امروزه با توجه به جهان بینی اسلامی موجود در جامعه ایرانی، نمی توانند با این هدف به این منطقه سفر کنند، با هدف گردشگری فرهنگی تاریخی به این استان وارد کرد. از این طریق می توانند با ارتباط دادن گردشگری فرهنگی با گردشگری صرفا تفریحی، به نوعی امر آگاه سازی فرهنگی و در دیدی کلان تر تعاملات فرهنگی یک جامعه را با جامعه ای دیگر تسهیل بخشند. در واقع گردشگری که تنها به قصد استفاده از سواحل دریا وارد یک بوم می شود، با فرهنگ آن منطقه بطور ناخودآگاه آشنا شده و تنها با برنامه ریزی های کلان است که می توان ذهن گردشگر را درگیر مسائل فرهنگی نمود، زمانی گردشگری فرهنگی موفق خواهد بود که شخص گردشگر با درکی درست از بافتار منطقه، سفر تفریحی خود را به پایان برساند.

 




نویسه جدید وبلاگ

مقاله پژوهشی باستان شناختی پیرامون شهر تاریخی ترنجه را می توانید از طریق این لینک دریافت کنید





نویسه جدید وبلاگ

 چکیده مقاله تفسیری بر ظرف پیکره ها رو که کار گروهی از من و دوستان هست (البته بیشتر زحمات مقاله بر دوش آرمان عزیز بود) رو برای شما قرار دادم تا اگر مایل به مطالعه بودید اصل مقاله رو در این لینک مورد مطالعه قرار بدید

تفسیری بر ظرف پیکره های انسانی شمال و شمال شرق فلات ایران در عصر مفرغ متاخر

 

«کار هرمنوتیک بسط رویه فهم نیست بلکه شفاف سازی شرایطی است

که در آن شرایط "فهم" رخ می دهد...» (Gadamer, 1975: 263).

 

چکیده

مواد فرهنگی بصورت معنا دار تولید می شوند و معنای آن در طول زمان می تواند تغییر کند و یا به فراموشی سپرده شود. یکی از رهیافتهای باستان شناسی فرامدرن دریافت معنا و فهم یک شی است. در این زمینه "تفسیر" به عنوان رویکردی برای دریافت مفاهیم از چیزها پیشنهاد شده است. تفسیر صورتی خاص از تبیین بشمار می آید که عموما بدلیل قرارگیری در چارچوب هرمنوتیک، نگاهی ورای توضیح به یک ماده فرهنگی دارد. برای پی بردن به مفهوم مواد فرهنگی باید شرایط اجتماعی را در بافتار زمانی آن درک کنیم. چشم انداز حوزه شمال و شمال شرق فلات ایران در بستر باستان شناختی مفرغ متاخر از فرهنگی مشابه و تقریبا یکدست برخوردار بوده است. ظرف پیکره هانی انسانی، به عنوان یکی از مواد فرهنگی بشمار می آید که عموما در بسترهای تدفینی این دوره، از کاوشهای باستان شناختی بدست آمده است. در واقع این چشم انداز فرهنگی را می توان به عنوان متنی در نظر گرفت و ظرف پیکره های موجود را به عنوان یکی از ظریف ترین نشانه های این متن تفسیر نمود و با بررسی بستر اجتماعی آن، به نشانه های جنسیتی و هویتی این شیء پی برد.

 

واژگان کلیدی: ظرف پیکره، شمال و شمال شرق، مفرغ متاخر، باستان شناسی تفسیری، جنسیت، نماد.






گزارش تخلف
بعدی