نویسه جدید وبلاگ
مطالبی پیرامون گردشگری مازندران که در چندین شماره دو هفته نامه اخبار مازندران به چاپ رسید رو این برای شما قرار می دممفهوم گردشگری
گردشگری مفهوم نسبی است که با هر رویکردی می توان از آن کنش گری متفاوتی را انتظار داشت. در واقع اصطلاح توریسم یا گردشگری، برای اولین بار به طور رسمی در سال 1937 میلادی و توسط "جامعه ملل" بکار گرفته شد. هم اکنون گردشگری به شاخه های گوناگونی تقسیم شده است که در تمامی آن ها، درآمدزایی و جنبه اقتصادی آن در وجه نخست توجهات به آن است. با نگاهی دقیق به تاریخچه گردشگری می توان به چگونگی تغییر کاربری اشکال گوناگون آن پی برد. انسان زندگی خود در زمین را با سفر آغاز کرده و مسافرت و سفر در ذات و سرشت انسانی بوده است،به ویژه همگام و همزمان با پیشرفت تکنولوژی های ارتباطی و وسائل حمل و نقل پس از جنگ جهانی دوم رونق و گسترش چشمگیری یافته و به شکلی از فراغت همگانی و توده ای تبدیل شد.
بطور کلی در كشور هاي توسعه يافته واژه گردشگري از قرن نوزدهم و به ويژه در قرن بيستم كه وسايل حمل و نقل سريع جايگزين وسايل قديمي گرديد از معناي فردي به سوي مكتبي جمعي براي سفر تغيير ماهيت داد. واژه صنعت به عنوان پيشوند در كنار واژه گردشگري به اين دليل قرار مي گيرد كه، در فرایند فعاليت هاي گردشگري، فعاليت هاي اقتصادي مختلفي همچون حمل و نقل، ساخت انواع وسايل صيد و شكار تا جاده سازي، صنايع دستي و نظير آنها مورد نياز واقع مي شود. به همين دليل امروزه اصطلاح صنعت گردشگري در اكثر كشور ها كه عموما كشور هاي پيشرفته و توسعه يافته هستند، به طور رسمي و قانوني مورد استفاده قرار مي گيرد. هرچند در بعضي از كشور ها اين اصطلاح رایج است اما هنوز جنبه قانوني به خود نگرفته است و فعاليت گردشگري عملا جزء خدمات محسوب مي شود. در كشور ايران نيز گردشگري به واقع جزء مجموعه خدماتي محسوب مي شود و صنعت تلقي شدن آن مخالفان فراواني دارد. زيرا اگر اين اصطلاح از نظر قانوني پذيرفته شود و به طور مصوب گردشگري صنعت تلقي شود و نه خدمات، اين رشته از اعتبارات و وام هاي صنعتي استفاده خواهد كرد كه داراي مزايا بسياري نسبت به خدمات است. به همين منظور هم اکنون مفهوم گردشگری در دنیا به عنوان مفهومی اقتصادی، فرهنگی و سیاسی شناخته می شود و سیاستمداران کشورهای مختلف سعی می کنند تا با جذب گردشگر چه از لحاظ اقتصادی و چه رویکردها تبلیغاتی، کشور خود را مطرح و در سطح بالایی نشان دهند.
ایران کشوری سرشار از جاذبه های فرهنگی، تاریخی و طبیعی است، اما به دلایلی چند از جمله عدم وجود برنامه ریزی های سازمان یافته، از این توان های های سرشار در گسترش صنعت گردشگری کمتر بهره گرفته شده است. در این میان استان مازندران، نسبت به دیگر استان ها کشور با داشتن جاذبه های فرهنگی، تاریخی و طبیعی از جمله مناطقی است، که هر ساله گردشگران داخلی بسیاری را به خود جلب می کند. تقریباً اکثر گردشگرانی که به استان مازندران سفر می کنند هدفشان لذت بردن از جاذبه های طبیعت گردی است و به جرأت می توان گفت تقریباً بیشتر آنان از وجود جاذبه های فرهنگی- تاریخی غنی در این استان بی اطلاع هستند. این مسئله منجر شده تا عدم توازن و تناسبی که در مقصدهای گردشگری استان صورت پذیرفته، امروزه موجب پیامدهایی فراوان همچون اثرات منفی و زیان بار زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در استان مازندران شده است.
از گردشگری آفتاب و دریا و شن تا گردشگری فرهنگی در استان مازندران
همانطور که در مطلب شماره قبل ذکر شد گردشگری شامل گونه های مختلفی است، که در این گفتار و گفتارهای بعدی به دلیل اهمیت گردشگری فرهنگی در ایران به این گونه از گردشگری پرداخته می شود. در واقع گردشگری فرهنگی در کنار بحث درآمد زایی، به مفهوم آگاه سازیی مردم در خصوص میراث فرهنگی یک کشور می پردازد. قابل ذكر است كه امروزه اصطلاحات گردشگري فرهنگي و گردشگري ميراث به جاي يكديگر به كار رفته است و طبق تعريف ارائه شده از كنوانسيون ميراث جهاني يونسكو در سال 1972 م ميراث به دو دسته فرهنگي و طبيعي تقسيم مي شود. نوع اول شامل مقبره ها، ابنيه تاريخي، محوطه هاي باستاني (شامل تپه های باستانی و سايت موزه ها) و جاذبه هاي معماري و يادمان هاي تاريخي مي شود و نوع دوم شامل زيست شناسي، زمين شناسي، همچنين گياهان و حيوانات حفاظت شده و نواحي از زمين كه داراي ارزش علمي و زيبا شناختي هستند. در ديدگاههاي توسعه گردشگري، ميراث طبيعي با ميراث فرهنگي، با وجود تفاوت هاي موضوعي با يكديگر بر هم كنش دارند.
گردشگری فرهنگی از جمله رویکردهای مهمی است که در کنار بحث گردشگری صرف، به مباحث فرهنگی نیز می پردازد و آگاه سازی فرهنگی را یکی از مهمترین رهیافت های خود قلمداد می کند. به همین دلیل گردشگری فرهنگی به عنوان یکی از مهم ترین بخش های صنعت گردشگری در دو دهه ی اخیر از رشد بالایی برخوردار بوده است. امروزه گردشگری فرهنگی به عنوان یکی از جذاب ترین بازارها برای مقاصد گردشگری مطرح می شوند و همچنین از نقطه نظر عرضه کنندگان نیز دارای اهمیت بسیار است زیرا از یک سو میراث فرهنگی معمولاً به سختی می تواند توسط دیگر رقبا مورد تقلید قرار گیرد و از سوی دیگر گردشگری مذکور، به دلیل داشتن اثرات مخرب کمتر، نسبت به سایر اشکال گردشگری ، مطلوبیت بیشتری دارد.
در این میان ایران کشوری است سرشار از جاذبه های فرهنگی، تاریخی و طبیعی که منبع مناسبی برای گردشگری کشورمان محسوب می شوند، اما به دلایلی چند از جمله عدم وجود برنامه ریزی های سازمان یافته، از این توان سرشار در گسترش صنعت گردشگری کمتر بهره گرفته شده است. بسیاری از مکان های دارای قابلیت جذب گردشگر در کشورمان، چه بسا برای عموم ناشناخته و گمنام باقی مانده اند و حتی در حالت خوشبینانه، بسیاری از این مکان ها تنها به عنوان مقاصد گردشگری تک منظوره مورد بازدید قرار می گیرند.
در این میان استان مازندران، با قابلیت های فراوان و جاذبه های فرهنگی، تاریخی و طبیعی، از جمله مناطقی است که می توان به آن اشاره کرد. این استان با داشتن جاذبه های طبیعت گردی غنی، هر ساله گردشگران داخلی بسیاری را به خود جلب می کند. این در حالی است که این منطقه از پتانسیل های گردشگری فرهنگی -تاریخی نیز برخوردار است که متاسفانه به دلیل عدم شناخت و معرفی مناسب، گردشگران به این سمت هدایت نمی شوند.
تقریباً همه ی گردشگرانی که به استان مازندران سفر می کنند هدفشان لذت بردن از جاذبه های طبیعت گردی است و به جرأت می توان گفت تقریباً بیشتر آنان از وجود جاذبه های فرهنگی تاریخی غنی در این استان بی اطلاع هستند. در حالی که می توان با برنامه ریزی و مدیریت صحیح گردشگران را از وجود جاذبه های فرهنگی آگاه ساخت تا هم گردشگران داخلی به این سمت هدایت شوند و هم گردشگران بین المللی را که قبل از انقلاب به قصد گردشگری "آفتاب و دریا و شن" به این استان سفر می کردند و امروزه با توجه به جهان بینی اسلامی موجود در جامعه ایرانی، نمی توانند با این هدف به این منطقه سفر کنند، با هدف گردشگری فرهنگی تاریخی به این استان وارد کرد. از این طریق می توانند با ارتباط دادن گردشگری فرهنگی با گردشگری صرفا تفریحی، به نوعی امر آگاه سازی فرهنگی و در دیدی کلان تر تعاملات فرهنگی یک جامعه را با جامعه ای دیگر تسهیل بخشند. در واقع گردشگری که تنها به قصد استفاده از سواحل دریا وارد یک بوم می شود، با فرهنگ آن منطقه بطور ناخودآگاه آشنا شده و تنها با برنامه ریزی های کلان است که می توان ذهن گردشگر را درگیر مسائل فرهنگی نمود، زمانی گردشگری فرهنگی موفق خواهد بود که شخص گردشگر با درکی درست از بافتار منطقه، سفر تفریحی خود را به پایان برساند.